جدول جو
جدول جو

معنی تبخال زدن - جستجوی لغت در جدول جو

تبخال زدن
(اِ)
تبخال برآوردن لب. رجوع به تبخال و تبخاله و تبخال برآوردن و دیگر ترکیبهای تبخال شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خال زدن
تصویر خال زدن
خال کوبی کردن، زدن خال یا نقش و نگاری که با یک مادۀ رنگی و سوزن در پوست بدن ایجاد می کنند، خالکوبی کردن، کبودی زدن، وشم زدن
فرهنگ فارسی عمید
(ثَ)
تبخاله افتادن. تبخاله برآوردن. تبخاله دمیدن:
تبخاله زد لبم ز می خضر گوئیا
این آب را به وام ز آتش گرفته است.
صائب (از آنندراج).
رجوع به تبخال و تبخاله و تبخاله افتادن و تبخاله دمیدن و سایر ترکیبات آن شود
لغت نامه دهخدا
(مَ ذَ)
بال زدن مرغ،. تکان دادن بال. هفوه. (منتهی الارب). اخفاق. (تاج المصادر بیهقی) : پر و بال به آب زلال شسته، بال میزد و نشاط میکرد. (سندباد نامه ص 335).
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ظاهر شدن تبخال در لب. (ناظم الاطباء). رجوع ب-ه تبخ-ال و تبخال-ه و تبخال-ه زدن و دیگر ترکیبهای تبخال شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خال زدن
تصویر خال زدن
ایجاد خال بر نقطه ای از بدن خال کوبیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفال زدن
تصویر تفال زدن
فال گرفتن فال زدن تفال فرمودن تفال زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبال زدن
تصویر سبال زدن
((~. زَ دَ))
کنایه از استهزا کردن
فرهنگ فارسی معین
فال گرفتن، به فال نیک گرفتن، مروا کردن، تفال نمودن
متضاد: تطیر کردن، مرغوا زدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
ترفرف
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
Flap
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
battre des ailes
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
trzepotać skrzydłami
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
לנפנף בכנפיים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
хлопать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
پرندہ کی طرح پر پھڑپھڑانا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
পাখা ঝাপটানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
kupiga mabawa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
kanat çırpmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
날개를 퍼덕이다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
羽ばたく
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
पंख फड़फड़ाना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
拍打
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
mengepakkan sayap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
กระพือปีก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
fladderen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
flattern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
aletear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
махати крилами
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
bater as asas
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
battere le ali
دیکشنری فارسی به ایتالیایی